۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

ازدواج وبهداشت روان

• تاثیر ازدواج  بر بهداشت روان
ازدواجهاي مناسب وسالم يا نامناسب وناسالم چه تاثيري بر بهداشت روان خانواده ها دارد
ازدواجهاي مناسب درتامين بهداشت روان خانواده و ازدواجهاي نامناسب وناسالم مخل بهداشت روان همسران وفرزندان ميباشد.
ازدواج يا همراه شدن دو نفر از جنس مخالف هم در كنار هم يا زير يك سقف را میشود گفت  زماني اين اتفاق همان ازدواج ميتواند موفق ومناسب باشد يك خانواده سالم با داشتن كانون گرم وصميمي شگل بگيرد.
حالا وقتي از رضايت و موفقيت برخوردار خواهد بود دو نفر از هر حيث مناسب همديگر باشند اين مناسبات ميتواند بصورت عوامل فكري وفرهنگي يا مالي واقتصادي ويا عوامل شخصيتي باشد اصلا همه اينها در يك جا دخيل هستند وبا توجه به عوامل ذكر شده پايه هاي اساسي تامين بهداشت روان بنا ميشود.
ساده تر بگويم هدف اين است ميخواهم بگويم در اين دنيا با توجه به بودن تفاوتهاي فردي بودن سليقه وذوقهاي گوناگون افراد مناسب كسي هست كه در يك گروه خاص خود همراه وشريك زندگي خود را پيدا ميكند وان وقت زندگي بمراد يكديگر است در غير اينصورت شالوده يك زندگي مناسب يا از هم ميپاشد يا تامين بهداشت روان نخواهد بود الان هر خواننده محترمي حين خواندن اين مطلب ي زوجي را از نظرش رد و بدل كرد كه چطور بود چه شد ويا چطوري انجام گرفته بود چگونه زندگي خود را طي ميكنند
ميخواهم عواملي كه بالا ذكر شد انها را مورد برسي قرار بدهيم تا بيشتر معلوم شود كه چگونه ان عوامل تاثير خود را بر مناسب بودن يا نبودن خود در زندگي افراد را دارد .
اعتفاد بر اين است زوجين بايد از نظر اقتصادي مناسب همديگر باشند خوب اگر همتراز باشند ديگر مشگلي از اين نظر نيست اما باور ما اين باشد نامناسب باشد مثال همه ما ميدانيم زندگي وحيات بر اصول انتظارات استوار است نتنها نيازهاي روز مره و حقيقي بلكه عوامل شخصيتي بر حسب انتظارات و يادگيري اجتماعي شگل ميگيرد و وقتي يكي ميخواهد ديگري را راضي كند با انتظارات فرد وخواسته شخص را براورده كند خود را اماده عمل مناسب وبراورد كردن خواسته ان ميكند
حالا كسي كه مشگل مالي دارد ونميتواند انچه كه ميخواهد باشد بيشتر تلاش ميكند تا مشگل خود را حل نمايد وتمام نيروي خود را صرف انجام ان ميكند وبا تحليل رفتن نيرويش تحمل وكنترل خود را از دست ميدهد ميبيني با كوچكترين ناملايمات واكنش شديدي از خود بروز ميدهدوبا پيدا كردن راهاي افزايش درامد خانواده وحفظ ان ودرگيري فكري وذهني براي مشگلات بهمراه خواهد داشت وزمان باهم بودن كم ميشود وتاثير منفي خود را بر گرمي وصميميت وروابط خانواده ميگذارد
حالاعوامل اقتصادي نسبت به عوامل ديگر از عوارض كمتري برخوردار است چون با داشتن باورهاي غني تر وتربيت مناسب خانوادگي وايمان به انچه كه مهمتر از نيازهاي مادي هست حداقل مشگلات مالي را اسانتر ميسازد
اما عواملي مانند فرهنگي و فكري اساس معنويت وكنيه انسان بودن است وتفاوت ان در بين افراد باعث باهم بودن يا عدم ان است به هيچ وجه ممكن در يك جا جمع نميشوند مثال زنده اينكه همه ما به وفور ديدئ ايماغلب ادمايي كه مشگل شخصيتي دارند از خانواده اي بيرون امده اند كه ناسالم بوده اند هيچ وقت در شوره زار گل نميرويد يا گندم از گندم برويد جو زجو يك اصل است .
روشن شد ادم سالم با شخص مناسب خودش بايد ازدواج كند تا يك خانواده سالم تشگيل دهند چون داشتن بهداشت روان مستلزم خانواده سالم ومناسب خودش هست تا فرزندان سالم به جامعه تحويل دهد وخانواده جايگاه مهمي در رشد وبالندگيشخصيت انسانها دارد.

شيوهاي ارتباطي سالم
در كنار اينها قبل رسيدن به زندگي مناسب داشتن روابط سالم وشيوه مناسب است كه با هم در اين مورد ميخواهم بحث كنيم.
براي اشنا شدن با يكي ويا ازدواج كردن در جامعه ما چندين راه است يكي اينكه خانواده يا يكي از دوستان يا بستگان شخصي را معرفي ميكند بعد دنباله كار از سر گرفته ميشه اين معمولترين روش از سالها قبل مرسوم است و معمولا از نظر رسومات هم هيچ منافاتي با شرع و اداب و رسوم جاري ندارد و جامعه پسندانه است .
اما در جامعه كنوني كه الان با ان بيشتر صورت ميگيرد پيدا كردن زوج توسط خود فرد ميباشد معمولا هركس به تناسب كار ومحيطي كه در ان هست مثل محل كار دانشگاه و غيره با ان روبرو هست واكثر افراد بالغ باسواد يا اصلا مدير فلان جا ووو….كه بيشتر حرف دل ما با اين اشخاص هست ودر اين حالت هم چندين نوع ارتباط وشيوه برخورد با مسئله داريم يكي با يك نگاه عاشق ميشه بعد جوانب را ميخواهد مطابق موقعيتشان بكنند ديگري همديگر را دوست دارند خانواده پاگير مسئله هست ان يكي كار را تمام شده فرض كرده اند بعد با فلان مشگل مواجه هستند كلا نسنجيده و …..عده زيادي دست و پا ميزنند
ببينيدهمه ما با دوستان يا با همسالان خود در ارتباط هستيم ومسايل خود را طوري به همديگر ميرسانيم يا مقايسه ميكنيم درسته يا نه ؟يكي ميگه تلفن دادم بعد مدتي راه اومديم ديگري ميگه همكار بوديم يجورايي بهم علاقمند شديم و ..و…در نقد و بررسيها وسر انجام نشان داده شده كه اغلب كسانيكه در شرايط نامناسب مثل از اول بهم دروغ گفتن منجر به ناكامي شده يا بعدا به طلاق انجاميده است .
پيشنهادات
اول در هر شرايطي اداب ورسوم و خواسته هاي خانواده را بايد درنظر گرفت چون شما اقا پسر يا دختر خانم اولا وقتي يكي دوست داري فقط قشنگيهاي ان فرد را ميبيني دوم بحد كافي سرشته و استعداد تشخيص نداريد بدتون نياد پس خانواده بهترين مشاور ومددكار شما ميتواند باشد.
دوم كه مخرب هست وخيليها به ان مبتلا اين است قبل از انكه به دختري يا پسري عاشق بشي ومدتها ازون بتي براي خود درست كني كارهايي هست كه انجام بدي مثلا يكي ميبيني مدتهاست يكي را زيرنظر گرفته بعد باهاش با بهانه اي ارتباط برقرار ميكند يا كاري را با برميدارند انجام ميدهند مثل ارتباط درسي يا ارتباط كاري و…. احتمالا اصلا ديگري در جريان نيست فقط عشق يك طرفه واحتمالا هر روز ترانه يكي را دوست ميدارم را هم چندبار گوش ميكند
بعد مدتي طرف مقابل متوجه ميشود و ميگويد ببخشيد من نامزد دارم يا ناف بريده فلانيم يا من وتو نميسازيم حلا بيا بگذر از ني ناله من گوش كن .يارو مدتها شخص را در زندگي خود جا داده شبها بيخواب مونده ترانه يكي را دوست ميدارم گوش داده وشما هر چه دوست داري نسبت به تفکر و موقعیت افراد به ان  اضافه كن پس اولين كار اينه كه بدون صرف فكر وغيره منطقی و با استفاده از رسومات موجود جامعه با شخص ارتباط درست وسالم برقرار و تكليف خود را مشخص ميكنيم والا راه قبلي بدترين ومخربترين راه براي بهداشت روان فرد است چون بدون شرایط سالم  عنوان شده خود را کریبانکیر کرده است و اين هم  يك راه دارد كه مشاورين متخصص و روانشناسان ميتوانند انجام دهند انهم كار غير انساني است كه هيچ روانشناس متعهد وانسان انجام نميدهد همان انزجار درماني است که در افراد با شرایط خاص خود برای از یاد بردن اوهام  ورویاهای یک جانبه که مدتها در ضمیر خویش نقش قرار داده است بدرمان می پردازند.و نتیجه یک تجربه ناخوشایند است .
چرا غير انسانيست چون مقابل عشق نفرت هست برای يك روانشناس كه انسانها را دوست دارد وكارش راهنمايي كردن ودرمان عشق ورزي وايجاد صميميت دربين انسانهاست نفرت را در دل ادميان نميكارد .چونکه وظیفه یک روانشناس متعهد راهنمایی بهتر زندکی کردن انسانهاست.
پس  راه براي زندگي سالم و انتخاب زوج مناسب استفاده از شرايط مناسب وسالم و همراه با اشتراک والدین ومشاوره قبل از ازدواج و داشتن شرایط  بالا نوشته شده لازمه تشکیل یک زندکی  سالم است تا بهداشت روان خانواده ها وفرزندان تامين شود وجامعه اي عاري از فساد .فحشا . طلاق داشته باشيم ودر كنار همديگر با صميميت و شاد كامي زندگي كنيم .        بهروز فتاحي



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر