۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

خواندنیها

سن بو دنیایه دوغولماسیدون من کیمدن بولردیم بو دردلریمی

من بو دنیادا گر اولماسیدم سن او سن دییردون بیر اوزگه سیدون : شجاع الدین توفیق"

تو اگر به این دنیا زاییده نمی شدی من با چه کسی دردم را تقصیم میکردم (یعنی بدون تو نمتوانستم با کسی تسکین پیدا کنم فقط تو هستی که میتوانم درددل کنم)
واگر من در این دنیا نبودم تو همونی که الان هستی نبودی بلکه کس دیگر بودی

منظور شاعر این است توی این دنیا ادما برای همدیگر ساخته شده اند وفقط ان دو نفر باهم یک جا جمع بسته میشوند که برای هم خلق شده اند بعبارتی

بیهمگان بسرشود بیتو بسر نمیشود ....

متشکرم و منتظر نقد شعر هستم وامیدوارم خوانندگان عزیز بیشتر و بهتر برایمان توضیح دهند

پرسش و پاسخ

افراد با سوالات خود از قبیل مشکلات زناشویی وخانوادگی مطلب خود را در سایت بنمایش گذاشته وجواب خود را دریافت می نماید ویا با ارسال تجربیات زندگی خود دیگران را برای بهتر زندگی کردن میتوانند تشویق نمایند. زوجهای جوانی هستند نیاز به اموزش و شنیدن در مورد مراحل زندگی نیازمند ارسال مطالب شما هستند.پس بیایید دردهایمان را و شادیهامون باهمدیگر تقصیم کنیم متشکرم
 اصلا مهم نیست که با چه اسمی پیام ارسال نمایید مهم سوال کردن وپاسخ شما به سوال است تا همه افراد ازر ان استفاده کنند .

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

دعوت به همکاری

با سلام
از تمامی عزیزان دعوت میکنم برای ارتقاع کیفی این سایت همکاری نمایند با ارسال مقالات خود میتوانند به پرسش های خیلی از عزیزان جواب دهند یا با سوال کردن  هم باعث باز شدن بحثی بشود  که افراد دوست دارند انرا بدانند ویا  بتوانیم از این طریق حرفهای  که در ذهن خوانندگان یا افراد  هست که  نمی توانند براحتی بازگو کنند انها را مورد بحث قرار دهیم
درهر حال هر سوالی یا متنی میتواند مفید واقع شود  وپاسخ سوالی باشد . صرفا این سایت  متعلق به همه کسانی است که دوست دارند به هر طریق ممکن با ما همکاری کنند که ثمره ان باز شدن گره ای میشود که مشکل یک انسان هست و چه چیزی والاتر از این هست که  انسان بتواند مشکل فردی را حل نماید یا  حتی ممکن است نجات یک انسان باشد .
                                                                                                         
                                                                                                           با تشکر مدیر سایت بهروز فتاحی
                                                                                                             کارشناس ارشد روانشناسی
      

ازدواج وبهداشت روان

• تاثیر ازدواج  بر بهداشت روان
ازدواجهاي مناسب وسالم يا نامناسب وناسالم چه تاثيري بر بهداشت روان خانواده ها دارد
ازدواجهاي مناسب درتامين بهداشت روان خانواده و ازدواجهاي نامناسب وناسالم مخل بهداشت روان همسران وفرزندان ميباشد.
ازدواج يا همراه شدن دو نفر از جنس مخالف هم در كنار هم يا زير يك سقف را میشود گفت  زماني اين اتفاق همان ازدواج ميتواند موفق ومناسب باشد يك خانواده سالم با داشتن كانون گرم وصميمي شگل بگيرد.
حالا وقتي از رضايت و موفقيت برخوردار خواهد بود دو نفر از هر حيث مناسب همديگر باشند اين مناسبات ميتواند بصورت عوامل فكري وفرهنگي يا مالي واقتصادي ويا عوامل شخصيتي باشد اصلا همه اينها در يك جا دخيل هستند وبا توجه به عوامل ذكر شده پايه هاي اساسي تامين بهداشت روان بنا ميشود.
ساده تر بگويم هدف اين است ميخواهم بگويم در اين دنيا با توجه به بودن تفاوتهاي فردي بودن سليقه وذوقهاي گوناگون افراد مناسب كسي هست كه در يك گروه خاص خود همراه وشريك زندگي خود را پيدا ميكند وان وقت زندگي بمراد يكديگر است در غير اينصورت شالوده يك زندگي مناسب يا از هم ميپاشد يا تامين بهداشت روان نخواهد بود الان هر خواننده محترمي حين خواندن اين مطلب ي زوجي را از نظرش رد و بدل كرد كه چطور بود چه شد ويا چطوري انجام گرفته بود چگونه زندگي خود را طي ميكنند
ميخواهم عواملي كه بالا ذكر شد انها را مورد برسي قرار بدهيم تا بيشتر معلوم شود كه چگونه ان عوامل تاثير خود را بر مناسب بودن يا نبودن خود در زندگي افراد را دارد .
اعتفاد بر اين است زوجين بايد از نظر اقتصادي مناسب همديگر باشند خوب اگر همتراز باشند ديگر مشگلي از اين نظر نيست اما باور ما اين باشد نامناسب باشد مثال همه ما ميدانيم زندگي وحيات بر اصول انتظارات استوار است نتنها نيازهاي روز مره و حقيقي بلكه عوامل شخصيتي بر حسب انتظارات و يادگيري اجتماعي شگل ميگيرد و وقتي يكي ميخواهد ديگري را راضي كند با انتظارات فرد وخواسته شخص را براورده كند خود را اماده عمل مناسب وبراورد كردن خواسته ان ميكند
حالا كسي كه مشگل مالي دارد ونميتواند انچه كه ميخواهد باشد بيشتر تلاش ميكند تا مشگل خود را حل نمايد وتمام نيروي خود را صرف انجام ان ميكند وبا تحليل رفتن نيرويش تحمل وكنترل خود را از دست ميدهد ميبيني با كوچكترين ناملايمات واكنش شديدي از خود بروز ميدهدوبا پيدا كردن راهاي افزايش درامد خانواده وحفظ ان ودرگيري فكري وذهني براي مشگلات بهمراه خواهد داشت وزمان باهم بودن كم ميشود وتاثير منفي خود را بر گرمي وصميميت وروابط خانواده ميگذارد
حالاعوامل اقتصادي نسبت به عوامل ديگر از عوارض كمتري برخوردار است چون با داشتن باورهاي غني تر وتربيت مناسب خانوادگي وايمان به انچه كه مهمتر از نيازهاي مادي هست حداقل مشگلات مالي را اسانتر ميسازد
اما عواملي مانند فرهنگي و فكري اساس معنويت وكنيه انسان بودن است وتفاوت ان در بين افراد باعث باهم بودن يا عدم ان است به هيچ وجه ممكن در يك جا جمع نميشوند مثال زنده اينكه همه ما به وفور ديدئ ايماغلب ادمايي كه مشگل شخصيتي دارند از خانواده اي بيرون امده اند كه ناسالم بوده اند هيچ وقت در شوره زار گل نميرويد يا گندم از گندم برويد جو زجو يك اصل است .
روشن شد ادم سالم با شخص مناسب خودش بايد ازدواج كند تا يك خانواده سالم تشگيل دهند چون داشتن بهداشت روان مستلزم خانواده سالم ومناسب خودش هست تا فرزندان سالم به جامعه تحويل دهد وخانواده جايگاه مهمي در رشد وبالندگيشخصيت انسانها دارد.

شيوهاي ارتباطي سالم
در كنار اينها قبل رسيدن به زندگي مناسب داشتن روابط سالم وشيوه مناسب است كه با هم در اين مورد ميخواهم بحث كنيم.
براي اشنا شدن با يكي ويا ازدواج كردن در جامعه ما چندين راه است يكي اينكه خانواده يا يكي از دوستان يا بستگان شخصي را معرفي ميكند بعد دنباله كار از سر گرفته ميشه اين معمولترين روش از سالها قبل مرسوم است و معمولا از نظر رسومات هم هيچ منافاتي با شرع و اداب و رسوم جاري ندارد و جامعه پسندانه است .
اما در جامعه كنوني كه الان با ان بيشتر صورت ميگيرد پيدا كردن زوج توسط خود فرد ميباشد معمولا هركس به تناسب كار ومحيطي كه در ان هست مثل محل كار دانشگاه و غيره با ان روبرو هست واكثر افراد بالغ باسواد يا اصلا مدير فلان جا ووو….كه بيشتر حرف دل ما با اين اشخاص هست ودر اين حالت هم چندين نوع ارتباط وشيوه برخورد با مسئله داريم يكي با يك نگاه عاشق ميشه بعد جوانب را ميخواهد مطابق موقعيتشان بكنند ديگري همديگر را دوست دارند خانواده پاگير مسئله هست ان يكي كار را تمام شده فرض كرده اند بعد با فلان مشگل مواجه هستند كلا نسنجيده و …..عده زيادي دست و پا ميزنند
ببينيدهمه ما با دوستان يا با همسالان خود در ارتباط هستيم ومسايل خود را طوري به همديگر ميرسانيم يا مقايسه ميكنيم درسته يا نه ؟يكي ميگه تلفن دادم بعد مدتي راه اومديم ديگري ميگه همكار بوديم يجورايي بهم علاقمند شديم و ..و…در نقد و بررسيها وسر انجام نشان داده شده كه اغلب كسانيكه در شرايط نامناسب مثل از اول بهم دروغ گفتن منجر به ناكامي شده يا بعدا به طلاق انجاميده است .
پيشنهادات
اول در هر شرايطي اداب ورسوم و خواسته هاي خانواده را بايد درنظر گرفت چون شما اقا پسر يا دختر خانم اولا وقتي يكي دوست داري فقط قشنگيهاي ان فرد را ميبيني دوم بحد كافي سرشته و استعداد تشخيص نداريد بدتون نياد پس خانواده بهترين مشاور ومددكار شما ميتواند باشد.
دوم كه مخرب هست وخيليها به ان مبتلا اين است قبل از انكه به دختري يا پسري عاشق بشي ومدتها ازون بتي براي خود درست كني كارهايي هست كه انجام بدي مثلا يكي ميبيني مدتهاست يكي را زيرنظر گرفته بعد باهاش با بهانه اي ارتباط برقرار ميكند يا كاري را با برميدارند انجام ميدهند مثل ارتباط درسي يا ارتباط كاري و…. احتمالا اصلا ديگري در جريان نيست فقط عشق يك طرفه واحتمالا هر روز ترانه يكي را دوست ميدارم را هم چندبار گوش ميكند
بعد مدتي طرف مقابل متوجه ميشود و ميگويد ببخشيد من نامزد دارم يا ناف بريده فلانيم يا من وتو نميسازيم حلا بيا بگذر از ني ناله من گوش كن .يارو مدتها شخص را در زندگي خود جا داده شبها بيخواب مونده ترانه يكي را دوست ميدارم گوش داده وشما هر چه دوست داري نسبت به تفکر و موقعیت افراد به ان  اضافه كن پس اولين كار اينه كه بدون صرف فكر وغيره منطقی و با استفاده از رسومات موجود جامعه با شخص ارتباط درست وسالم برقرار و تكليف خود را مشخص ميكنيم والا راه قبلي بدترين ومخربترين راه براي بهداشت روان فرد است چون بدون شرایط سالم  عنوان شده خود را کریبانکیر کرده است و اين هم  يك راه دارد كه مشاورين متخصص و روانشناسان ميتوانند انجام دهند انهم كار غير انساني است كه هيچ روانشناس متعهد وانسان انجام نميدهد همان انزجار درماني است که در افراد با شرایط خاص خود برای از یاد بردن اوهام  ورویاهای یک جانبه که مدتها در ضمیر خویش نقش قرار داده است بدرمان می پردازند.و نتیجه یک تجربه ناخوشایند است .
چرا غير انسانيست چون مقابل عشق نفرت هست برای يك روانشناس كه انسانها را دوست دارد وكارش راهنمايي كردن ودرمان عشق ورزي وايجاد صميميت دربين انسانهاست نفرت را در دل ادميان نميكارد .چونکه وظیفه یک روانشناس متعهد راهنمایی بهتر زندکی کردن انسانهاست.
پس  راه براي زندگي سالم و انتخاب زوج مناسب استفاده از شرايط مناسب وسالم و همراه با اشتراک والدین ومشاوره قبل از ازدواج و داشتن شرایط  بالا نوشته شده لازمه تشکیل یک زندکی  سالم است تا بهداشت روان خانواده ها وفرزندان تامين شود وجامعه اي عاري از فساد .فحشا . طلاق داشته باشيم ودر كنار همديگر با صميميت و شاد كامي زندگي كنيم .        بهروز فتاحي



علل گرایش جوانان به مواد مخدر وراهای پیشگیری ان



  
 سلامت و سعادت جامعه به سعادت و پويايي نظام خانواده وابسته است و سلامت و تعادل و تعالي نظام خانواده نيز به كيفيت روابط« درون خانوادگي» بين زن و شوهر، والدين و فرزندان بستگي دارد. هرقدر روابط بين همسران بهتر، سالمتر و پرجاذبه‌تر باشد، زندگي شيرين‌تر، مستحكم‌تر، باصفاتر مي‌گردد و فرزندان پرنشاط و موفقي تربيت خواهند نمود.بنابراين بخش قابل توجهي از تبلور استعدادها و شكفته‌شدن توانمندي‌ها و مسؤوليت‌پذيري فرزندان در نتيجه برداشت‌هاي مشاهده‌اي در حريم خانواده و در كنار والدين مهربان و دلسوز فراهم مي‌گردد و بالعكس هرگونه محروميت از روابط مطلوب و منطقي با والدين و يا جدايي زن و شوهر از يكديگر و دوري فرزندان از والدين و يا يكي از آنها، زمينه اضطراب، افسردگي، عقب‌ماندگي فرهنگي، انحرافات اخلاقي و كجرويهاي اجتماعي را هموار مي‌نمايد.یكي از بلاهاي خانمان سوز كه آفتي بر پيكر جوامع بشري است مسئله مواد مخدر واعتياد مي باشد كه قدرت تفكر، خلاقيت، توان وكوشش وسازندگي را از انسان ها گرفته و بنيان خانواده واعتقاد و باورهاي ديني آنها ها را در معرض نابودي و از هم پاشيدگي قرار داده است ومتاسفانه روز به روز رو به گسترش است .
امروزه مسئله اعتياد به مواد و داروها چه به مواد مجاز و غيرمجاز، بصورت يك مشكل جهاني و فراگير در آمده است،آمارهاي منتشره ،از سوي سازمانهاي بين المللي، مخصوص سازمان بهداشت جهاني، كميته كنترل جهاني مواد مخدر و سازمان يونسكو حاكي از افزايش فزاينده مصرف اين مواد در سطح جهان است.بر هيچكس پوشيده نيست كه گسترش اين روند تيشه بر ريشه بنيادهاي اخلاقي، اقتصادي و اجتماعي يك جامعه مي زند و آن را از درون دچار فساد ميكند و در نهايت به انحطاط مي كشد.

«به اين دليل هر ساله مبالغ هنگفتي ،صرف مبارزه با آن مي گردد و لي همچنان رقم باندهاي قاچاق مواد مخدر وتعداد معتادان افزايش مي يابد و سازندگي ها رو به نابودی، توانايي ها رو به ناتواني و ثروت ها رو به انهدام و نابودي ميکشاند و ميكده خيالي معتاد نيز به ماتمكده اي سرد مبدل مي گردد»از اين رو، پي بردن به علل سوء مصرف داروها ومواد، به عنوان اولين قدم پيشگيري مطرح مي شود. حال اين معضل اجتماعي نيازمند مبارزه اي مستمر وهمه جانبه از ابعاد اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، مذهبي،آموزشي و….. را طلب ميكند.آنچه مسلم است علاج واقعه قبل از وقوع بيش از هر راه حل ديگر با عقل سليم جور در مي آيد. در اين مقاله سعي شد تا از معناي اعتياد وانواع آن و زيان بهداشتي اقتصادي، اخلاقي و اجتماعي بحث گردد.امر مسلمي كه حتي خود معتادين منكر آن نيستند، ضرر وزياني است كه بر اثر اعتياد به جسم و بدن انسان مي رسد كه به عنوان نمونه زردي و پوكي و فساد دندان ها در معتادين به ترياك ،مرفين، هروئين ودخانيات و همچنين ريختن دندان ها در نيمه اول عمر در اين افراد است.

مواد مخدر تارهاي صوتي حنجره را تحريك كرده و آهنگ صداي معتاد غيرطبيعي مي شود.زمينه بروز سل و سرطان ريه را فراهم مي كند. موجب طپش قلب، تنگي نفس و دوران سرمعتاد ميشود. دهان معتاد هميشه خشك مي گردد روي همين اصل به خصوص ترياكي ها هميشه عادت دارند تنقلي بخورند كه اين خود باعث سوء هاضمه مي شود.معتادان معمولا به ضعف كلي جسمي مبتلا گشته كه در نتيجه بدنشان مورد هجوم بيماريهاي كبد،كليه واختلالات ريوي و گوارشي وبي اشتهاي قرارگرفته و به ناراحتي هاي مختلف رواني نيز دچار مي شوند و تمام فعاليت شان فقط به رفع احتياجات جسمي يعني تهيه مواد مخدر منحصر ميشود.زنان معتاد خيلي زودنازا مي شوند و احتمال سقط چنين در آن ها بالا مي رود.خلاصه اين كه اثرات مواد مخدر به يكي دو مورد خلاصه نمي شود و نه فقط به خود شخص ختم مي گردد، بلكه زيانش از راه ارث به فرزندان فرد معتاد و همچنين اطرافيان نيز مي رسد.كشت خشخاش وتوليد ساير مواد مخدر زمين هاي وسيعي را اشغال كرده و به محصولات ديگر لطمه مي زند. استعمال مواد مخدر نيروي كار مملكت را كاهش داده و كاهش نيروي كار موجب كاهش توليدات داخلي و موجب وابستگي اقتصادي و در نتيجه فقر اقتصادي وفرزندش فقر فرهنگي در سطح جامعه گسترده مي شود. با گسترده شدن فقر در سطح جامعه باز هم بر تعداد افرادي كه به مواد مخدر روي مي آورند افزوده شده چون بين فقر و اعتياد و بزهكاري رابطه مستقيمي وجود دارد بنابراين انحراف و كجروي هم در جامعه زياد خواهد شد. اعتياد به مواد مخدر، به عنوان نابساماني اجتماعي، پديده‌اي است كه بدان« بلاي هستي‌سوز» نام نهاده‌اند ؛ زيرا ويرانگري هاي حاصل از آن زمينه ساز سقوط بسياري از ارزشها و هنجارهاي فرهنگي و اخلاقي مي گردد و سلامت جامعه را به مخاطره مي اندازد و هر سال اين بلاي خانمان برانداز ، قربانيان بي شماري را به آغوش سرد خاك مي نشاند .

جایگاه زبان و تفکر درجوامع بشری وتاثیر آن بر شخصیت

     عده ای از روانشناسان معروف مثل پیاژه اعتقاد دارند اول درک وتفکر شکل میگیرد بعد زبان شکل میگیرد وعده ای مثل برونر و چاموسکی شکل گیری زبان را قبل از تفکر ودرک دانسته وعامل اصلی درفرایندهای ذهنی ذکر کرده اند وپیاژه بدین دلیل تفکر را قبل از شکل گیری زبان دانسته که کودک قبل از انکه زبانش تشگیل بشه وصحبت کند خیلی از چیزا رو میداند چه هست یا چیزی را بخواهی کودک میفهمد دراین میان برای پیاژه انتقادهایی وجود دارد که تحقیقات خود را فقط در سطحی از جوامع انجام داده که همه جوامع بشری را در بر نمیگیرد.وتاحالا اختلاف نظر بین صاحب نظران هست اما اینکه زبان مادری چه نقشی در شکل گیری شخصیت فرد دارد هیچ شبهه وشکی وجود ندارد

زبان مادری پدیده درونی است انسان بازبان زاده میشود ودر ان سیر کرده ودرحریم ان تنفس کرده رشدمیکند ومیمیرد وزبان هر ملت ظرف حضور ان ملت در کره خاکی است باتوجه به پیوند زبان با تفکر زبان یک مقوله کلی است که منبع اندیشه وظرف احساسات هرفردیاملتی است وهرگونه نادیده گرفتن ان وکم اهمیت جلوه دادن ان نوعی سرکوب تفکر وهویت وتضیع موجودیت ومدنییت فرد یاملت است پس برای شناخت ملتی شناخت زبان او ضروریست انسان موجودیست که اندیشه میکندواندیشه وپردازش فکر خود را از طریق زبان به دیگران منتقل میکند پس زبان جوهر اندیشه ادمی است شخصیت و خصایص انسانها ازطریق هویت زبانی او شناخته میشود هرچه زبان ملتی بیشتر اکتشاف کند همان اندازه در ارایه خلاقیتها ونواوریها وتحکیم هویت تاریخی خویش موفق بوده است وپیش میرود.

بقول گارمر زبان زندگی گذشته در زمان حاضراست برای مثال وقتی وارد محله چینی ها یا عربها میشوید این واقعیت جدا از زندگی انان نیست چهره ان شهر وحقیقت ان ساکنان چینی بودن یا عرب بودن انها رانشان میدهد نمیتوان فرد را بدون زبان ان شناخت با توجه به این زبان ظرف افرینش معناست وتفکرواندیشه در ذات خود پروسه ایست از عملکرد زبان وبه اهمیت ان ملت می توان پی برد گل سرخ ترکی ازگل سرخ المانی سرختر است چون درک وشناختی که یک ترک از قزیل گل دارد با رز انگلیسی متفاوت است احساس دیگری میدهد .

همانطوریکه در ترجمه اشعاریک ملت به زبان دیگر رنگ وبوی خود را از دست میدهد وکم احساس میشود ودر فیلمها هم میبینید اشعار و آواز را به همان شگلی که هنرمند میخواند پخش میکنند پس زبان هرملت به روح و روان ان ملت پیوسته و عجین است ونشانه تمدن ان ملت است مشاهده شده است ملتی که بزبان خود میخوانند کمتر دچاربحرانهای شخصیتی شده اندوخودباوری زیاد دارند وبهتر زبان دوم را یاد میگیرند واعتماد به نفس زیاد دارند.برعکس ان فد مجبور است بزبان دیگر سخن بگوید و موارد دیگر… ،فرد دچار استرس میشود که مبادا در جمع یک کلمه ای را طوری تلفظ کند که مورد تحقیر جمع شود ویا اصلا چیزی را میخواهد بگوید ترس اینکه نتواند درست برساند ازروش رد میشود ویا موارد دیگری که همه ما بشگلی مختلف باهاش روبرو شده ایم…چقدر برشخصیت ما تاثیر گذار هست اصلا آگاهی در روانشناسی اینست که فرد چقدر احساسات درونی خود را میتواند بروز دهد وانرا ابراز کند …دیگر خودتان تصور کنید

چاموسکی زبانشناس معروف اظهاردارد ما با یک دستگاه زبانی از پیش ساخته شده بدنیا میاییم ومکانیسمهایش ارثی است با توجه به اظهارات چاموسکی وپدیده درونی بودن زبان در مییابیم زبان در تفکر ادمیان ودر هویت وشخصیت ان تاثیر بسزایی دارد امید است برای شکوفایی هویت وشخصیت خود زبان خود را ارج نهیم که سمبل فرهنگ ماست وهر ملت با فرهنگش زنده هست

بهروز فتاحی کارشناس ارشد روانشناسی

دلایل پرخاشگری و راهای مقابله با ان چیست؟

(تعریف .علتها .ملاک تشخیص .منشا . نوع و..)
پرخاشگري :

پرخاشگري از نظر لغوي به معناي جنگ و جدال ،‌درشتي و تندي از روي خشم ، عقاب ،‌كارزار ،‌پيكار و پرخاش هم گفته شده ، پرخاش كردن به معناي سخن درشت گفتن تندي ،كردن ،‌پرخاشجو يعني جنگجو ، ستيزجو .

در رابطه با تعريف پرخاشگري از نظر روان شناسي نظرات متفاوتي وجود دارد . روان شناسان كه اعتقاد نظري متفاوتي دارند ،‌در مورد چگونگي تعريف پرخاشگري اساساً با هم توافق ندارند . موضوع اصلي اين است كه آيا پرخاشگري را بر اساس پيامدهاي قابل ديدن آن تعريف كنيم يا بر اساس مقاصد شخصي كه آن را نشان  مي دهد . بعضي پرخاشگري را رفتاري مي دانند كه به ديگران آسيب مي رساند يا بالقوه مي تواند آسيب برساند . پرخاشگري ممكن است بدني (زدن لگد ‌،گاز گرفتن) يا لفظي (فرياد زدن ،‌رنجاندن) يا مانند تجاوز (مانند چيزي را به زور گرفتن) باشد . در تعريف ديگري آمده است ، بطور كلي پرخاشگري ، رفتار تهاجمي ، خصمانه و واكنشي نسبت به ناكامي و سركوبي اميان است كه زائيده تعامل پيچيده بين وضعيت محيطي و تغييرات بيوشيميايي و عوامل فرهنگي و پاسخهاي آموخته شده است و به صورت ضرب و جرح و آزار و اذيت است .

در تعريف ديگري پرخاشگري را رفتاري تعريف كرده اند كه هدف آن صدمه زدن به خود يا ديگري باشد ، آنچه در اين تعريف حائز اهميت است ، قصد و نيت رفتار كننده است ، يعني يك رفتار آسيب زا در صورتي پرخاشگري محسوب مي شود كه از روي قصد و عمد و به منظور صدمه زدن به ديگري يا به خود انجام گرفته باشد . بعضي از روان شناسان بين پرخاشگري خصمانه كه تنها قصد زدن انجام  مي شود و پرخاشگري وسيله اي كه هدفش به دست آوردن پاداش است نه صدمه

پرخاشگري نشانه ی چيست ؟

منشاء پرخاشگري را بهر گونه كه حساب كنيم بايد بگوئيم وجود آن در انسان از يك سو نشان وجود حالتي است كه انسان را در برابر آنچه مورد خواسته و رضاي اوست ولي فعلاً بعللي از دسترس او دور است مدافع و مقاوم نشان مي دهد و از سوي ديگر  نشان آن است كه در اندرون او يك حالت به هم خوردگي ،‌وسوسه و اضطراب است كه او را بيقرار ساخته است ، پرخاشگري انساها همه گاه نشان دهنده وجود نيازي است كه از اندرون منشاء‌ مي گيرد و اين نياز گاهي داراي جنبه ظاهري و خارجي و زماني جنبه دروني است عاملي از بيرون مثل ديدن نابساماني ها ، بي عدالتي ها ، ظلم ها ، تبعيض ها ، برخوردها ، برخوردهاي جور آميزاطرافیان ممكن است بر فرد فشار آورده و او را از حالت عادي بيرون كند و او ناگزير شود براي حفظ تعادل خود دست به رفتاري خصم آميز زند . گاهي عامل از درون است بدينگونه كه عقده هاي گذشته او را بي حوصله كرده و آرامش رواني را از او گرفته و او ناگزير است براي بازيافتن آرامش دست به عملي بزند .

ملاكهاي تشخيص پرخاشگري فردي :

1.  علاقه و وابستگي به گروه يا فردي ندارد .

2. داراي رفتار بي رحمانه نسبت به همسالان خود است مثل كتك زدن ، مشت زدن .

3. غالباً از مدرسه فرار مي كند . با كوچكترين مخالفتي با كارها و نظارتش شروع به بد دهني و ناسزا گويي مي كند.

4.  زود عصباني مي شود .

5.  غالباً دروغ مي گويد .

۶.  بيشتر تنهاست و از اجتماعي كناره گيري مي كند.

۷.  در مورد افراد كوچكتر از خود قلدري مي كند.

ملاكهاي تشخيص پرخاشگري گروهي :

1.  براي اعمال خود باندي درست كرده و آنرا هدايت مي كند .

2.  به دوستي گروهي خود وفادار است و حاضر به لو دادن آنها نيست .

3. در بيرون و گاهي داخل مدرسه به تهاجم فيزيكي جدي با ديگران و كتك كاري مي پردازد.

4.  در عملكرد تحصيلي ضعيف است .

5.  نسبت به رفاه دوستان خود كوشا مي باشد .

نوع و ميزان پرخاشگري :

نوع و ميزان پرخاشگري در افراد مختلف متفاوت است . از مرحله ساده كه جنبه آزار رساني و درشت سخن گفتن است آغاز شده و در مراحل بالا بصورت تمايلات ساديسمي ،‌گاز گرفتن ، حتي كندن گوشت بدن افراد ،‌منجر مي شود .

همه پرخاشگران اين چنين اند كه در برابر فردي ضعيف تر از خود دق دل را كاملاً خالي كرده و او را در حد مرگ و نابودي زير مشت و لگد قرار مي دهند . ميزان و شدت آن در برابر افرادي كه در زندگي عقده هايي دارند و با ناكامي هاي مواجهند بيشتر است .

ريشه و منشأ پرخاشگري :

1. منشأ غريزي و فطري : گروه بسياري از روان شناسان براي آن منشأ غريزي قائلند و معتقدند طفل به همراه تولد خود اين حالت را واجد و آماده پرخاشگري است كه جلوه آن بصورت جنگ ،‌دفاع ، نزاعهاي شخصي ،‌درگيريهاي جمعي و تمايلات خرابكارانه توام با خشونت در افراد ديده مي شود. عموميت و گسترش اين رفتار تهاجمي در افراد و الزاماتي كه در سايه آن براي انسانها پديد مي آيد .

2. منشأ غريزي اجتماعي : شايد بهترين نظر اين باشد كه بگوئيم اين حالت در افراد داراي ريشه و منشأ غريزي اجتماعي است .

بدين معني است كه اصل آن افراد غريزي است و آن بابت كه در همه افراد بيش يا كم ، بصورت آشكار و نهان وجود دارد ولي بتدريج در اثر اكتساب دامنه آن گسترده خواهد شد . وجود پرخاشگري در همه كودكان و حتي حيوانات قابل انكار نيست ولي كيفيت اجرا و عمل آن اكتسابي است و هر فردي معمولاً پرخاشگري را به همان صورتي كه آموخته است به مرحله اجرا در مي آورد .

هدف از پرخاشگري :

 اصولاً پرخاشگري بخاطر تسلط بر محيط صورت مي گيرد و انسان در ساير آن آگاهانه و ناآگاهانه مي خواهد به زندگي معني ببخشد و براي خود خير و سعادت را بيافريند اگرچه در تشخيص راه عوضي را طي كند . چه بسيارند خواسته هاي كه افراد به سوي خود جلب كرده و انسان وامانده از هر سو كه راه وصول به هدف را بر روي خود سد مي بينيد و اميد دارد كه راه بسته را به سوي خود بگشايد . معمولاً آنها كه قدرت و تحمل كافي در خود     نمي بينند بي اختيار خود را به هر سو كشانده تا به هدفش برسد . رفتار پرخاشگرانه به آنان كه در جستجوي راه براي رسيدن پر هدفند آرامش مي دهد . زيرا نتيجه پرخاشگري خارج بر قسمت نيست : يا طرف مقابل را واردار بر پذيرش شرط مي كند كه در آن صورت به هدف خود برسد يا در اين راه درون خود را از ناراحتی خالي كند كه تسكين بيابد.

راههاي مقابله با پرخاشگري و كاهش آن در كودكان :

1.از همان كودكي حالت پرخاشگرانه كودك بايد مورد كنترل قرار بگيرد .

2.رفتار پرخاشگرانه در نيل به اهداف تشويق نشود .

3.در مقابل عصبانيت كودك و نوجوان پرخاشگري نشود.

4. در رفع نكاميها و محروميت ها كودك تلاش شود .

 5.از تنبيه بدني خوداري شود .

6.نقايص و عيبهاي كودكان در جمع مطرح نگردد.

7.از درگيري لفظي در خانواده خوداري شود.

8.شرايط براي تخليه هيجانات و عواطف كودك به صورتهاي مختلف فراهم شود.

خلاصه و نتيجه گیری                                 

پرخاشگري رفتاري است كه پيامدهاي متعدد دارد از جمله موجب خسارت و زيان به فرد يا افراد ديگر مي شود . اين خسارت و زيان مي تواند جسمي يا رواني باشد . پرخاشگري يك نوع واكنش رواني است كه فرد به وسيله آن ميخواهد كه ناكامي خويش را جبران كند اگرچه معمولاً اين واكنش موقتاً او را ارضا مي كند ،‌اما نه تنها كمكي به رفع ناكامي و رفع آن نمي كند بلكه ناكاميها جديد ديگري نيز بوجود خواهد آمد . نتيجه آنكه مجموعه اي از عوامل ارثي خانوادگي ، اجتماي ،‌فرهنگي ، در پيدايش و تشديد پرخاشگري نقش دارد .

به تدريج يادگيري هايي در محيط خانواده مدرسه و اجتماع پرخاشگري به عمل در مي آيد يا تشديد مي شود طبق يافته هاي تحقيقي در مورد خانواده يعني در حاليكه آمادگي براي پرخاشگري ممكن است بصورت بالقوه در انسان وجود داشته باشد اما هاي مستبد بايد گفت كه استبداد خانواده نيز از جمله مسائلي است كه در ايجاد پرخاشگري تأثير دارد . والديني كه رفتار فرزندان خود را تحت كنترل دقيق دارند و فرزندان بدون اجازه آنان نمي توانند حتي در مورد كارهاي جزئي خود تصميم گيري كنند و براي انجام كارها تحت فشارند و رفتار آنان را نمي پذيرند اينگون والدين در پرخاشگري فرزندان خود (به دليل ناكامي) تأثير زيادي دارد.

و البته آزادي بيش از حد نيز در پرخاشگري تأثير زيادي دارد .

به طور كلي با توجه به يافته هاي فوق آزاد بودن فرد در خانواده بطوري كه بتواند هر چيزي را به سهولت بدست آورد و به راحتي به خواسته هايش برسد و هيچگونه ممنوعيتي نداشته باشد و خانواده هيچ گونه توقع و انتظاري از او نداشته باشد و او را به حال خود رها كند در ايجاد تشديد پرخاشگري مؤثر هستند و بين آزادي بيش از حد و پرخاشگري رابطه معني داري وجود دارد.

پيشنهادات :

به منظور جلوگيري از ايجاد و شدت اختلالات رفتاري در نوجوانان و جوانان از جمله پرخاشگري و توجه بيشتر خانواده نسبت به اين مسئله پيشنهاداتي داده مي شود:

1. مسئولين محترم آموزش و پرورش با تشكيل كلاس هاي آموزش خانواده ، آموزش هاي لازم و كافي را در رابطه با نحوه برخورد صحيح با فرزندان به خانواده دانش آموزان ارائه دهند .

2. ايجاد كانون ها و مراكز علمي براي تشخيص و درمان پرخاشگري

خانواده ها و اولياء مدرسه در صورت تشخيص پرخاشگري و درمان آن

4. پدران و مادران نسبت به اصول و ارزشهاي خانوادگي پايبند باشند .

5. ايجاد نمودن رابطه و پيوند خانه و مدرسه تا خانواده ها و اولياء مدرسه با همكاري و اتفاق نظر بتوانند نسبت به آموزش و پرورش دانش آموزان اقدام نمايند .

شيوه هاي تربيت نبايد زياد مستبدانه و يا زياد آزار دهنده باشد بلكه حد اعتدال را رعايت كند.

7. از تنبيه هاي بدني و سرزنش و مسخره كردن و بي توجهي به آنان خوداري نمايند.

8. نسبت به حل مشكلات جسماني و رواني كه ممكن است باعث ايجاد رفتار پرخاشگرانه شوند ايجاد شوند .

منابع:

1. قائمي ، علي ، خانواده و دشواري هاي رفتاري كودكان ، تهران ،‌انتشارات انجمن اولياء‌و مربيان

2. جلالي ،‌مهدي ، روان شناسي كودك ،‌تهران ،‌انتشارات امير كبير

3. افروز غلامعلي ،‌اختلالات رايج كودكان تهران ، انتشارات جهاد دانشگاهي

شفيع آبادي ، عبدالله ،‌فنون تربيت كودك ، تهران ، انتشارات مهد

5. ساعتچي ، محمود (مترجم) ، نرمال ل (مؤلف) اصول روانشناسي جلد اول . تهران – انتشارات امير كبير

6. فصلنامه چكيده تحقيقات در دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي ايران،‌ دوره سه ،‌شماره 20

7. ماهنامه پرورشي ، تربيت آموزش و پرورش ، شماره پنجم

8. ارنسون ، اليوت ،‌روان شناسي اجتماعي

اهداف سایت

ااین سابت در نظر دارد پلی باشد بین مدد جویان ومشاوران رشته روانشناسی ومشاوره برای حل وفصل موارد روز مره افراد که احساس مشکل میکنند ودر موارد زناشویی وازدواج نیاز به مشاوره دارند راه اندازی شده است افراد میتوانند حتی بینام ویا با نام مستعار مطلب خود را بیان نمایندوپاسخ لازم از طریق اینجانب و ودر صورت لزوم دوستان مشاور وروانشناس نظر داده خواهد شد . باتشکر مدیر سایت