(تعریف .علتها .ملاک تشخیص .منشا . نوع و..)
پرخاشگري :
پرخاشگري از نظر لغوي به معناي جنگ و جدال ،درشتي و تندي از روي خشم ، عقاب ،كارزار ،پيكار و پرخاش هم گفته شده ، پرخاش كردن به معناي سخن درشت گفتن تندي ،كردن ،پرخاشجو يعني جنگجو ، ستيزجو .
در رابطه با تعريف پرخاشگري از نظر روان شناسي نظرات متفاوتي وجود دارد . روان شناسان كه اعتقاد نظري متفاوتي دارند ،در مورد چگونگي تعريف پرخاشگري اساساً با هم توافق ندارند . موضوع اصلي اين است كه آيا پرخاشگري را بر اساس پيامدهاي قابل ديدن آن تعريف كنيم يا بر اساس مقاصد شخصي كه آن را نشان مي دهد . بعضي پرخاشگري را رفتاري مي دانند كه به ديگران آسيب مي رساند يا بالقوه مي تواند آسيب برساند . پرخاشگري ممكن است بدني (زدن لگد ،گاز گرفتن) يا لفظي (فرياد زدن ،رنجاندن) يا مانند تجاوز (مانند چيزي را به زور گرفتن) باشد . در تعريف ديگري آمده است ، بطور كلي پرخاشگري ، رفتار تهاجمي ، خصمانه و واكنشي نسبت به ناكامي و سركوبي اميان است كه زائيده تعامل پيچيده بين وضعيت محيطي و تغييرات بيوشيميايي و عوامل فرهنگي و پاسخهاي آموخته شده است و به صورت ضرب و جرح و آزار و اذيت است .
در تعريف ديگري پرخاشگري را رفتاري تعريف كرده اند كه هدف آن صدمه زدن به خود يا ديگري باشد ، آنچه در اين تعريف حائز اهميت است ، قصد و نيت رفتار كننده است ، يعني يك رفتار آسيب زا در صورتي پرخاشگري محسوب مي شود كه از روي قصد و عمد و به منظور صدمه زدن به ديگري يا به خود انجام گرفته باشد . بعضي از روان شناسان بين پرخاشگري خصمانه كه تنها قصد زدن انجام مي شود و پرخاشگري وسيله اي كه هدفش به دست آوردن پاداش است نه صدمه
پرخاشگري نشانه ی چيست ؟
منشاء پرخاشگري را بهر گونه كه حساب كنيم بايد بگوئيم وجود آن در انسان از يك سو نشان وجود حالتي است كه انسان را در برابر آنچه مورد خواسته و رضاي اوست ولي فعلاً بعللي از دسترس او دور است مدافع و مقاوم نشان مي دهد و از سوي ديگر نشان آن است كه در اندرون او يك حالت به هم خوردگي ،وسوسه و اضطراب است كه او را بيقرار ساخته است ، پرخاشگري انساها همه گاه نشان دهنده وجود نيازي است كه از اندرون منشاء مي گيرد و اين نياز گاهي داراي جنبه ظاهري و خارجي و زماني جنبه دروني است عاملي از بيرون مثل ديدن نابساماني ها ، بي عدالتي ها ، ظلم ها ، تبعيض ها ، برخوردها ، برخوردهاي جور آميزاطرافیان ممكن است بر فرد فشار آورده و او را از حالت عادي بيرون كند و او ناگزير شود براي حفظ تعادل خود دست به رفتاري خصم آميز زند . گاهي عامل از درون است بدينگونه كه عقده هاي گذشته او را بي حوصله كرده و آرامش رواني را از او گرفته و او ناگزير است براي بازيافتن آرامش دست به عملي بزند .
ملاكهاي تشخيص پرخاشگري فردي :
1. علاقه و وابستگي به گروه يا فردي ندارد .
2. داراي رفتار بي رحمانه نسبت به همسالان خود است مثل كتك زدن ، مشت زدن .
3. غالباً از مدرسه فرار مي كند . با كوچكترين مخالفتي با كارها و نظارتش شروع به بد دهني و ناسزا گويي مي كند.
4. زود عصباني مي شود .
5. غالباً دروغ مي گويد .
۶. بيشتر تنهاست و از اجتماعي كناره گيري مي كند.
۷. در مورد افراد كوچكتر از خود قلدري مي كند.
ملاكهاي تشخيص پرخاشگري گروهي :
1. براي اعمال خود باندي درست كرده و آنرا هدايت مي كند .
2. به دوستي گروهي خود وفادار است و حاضر به لو دادن آنها نيست .
3. در بيرون و گاهي داخل مدرسه به تهاجم فيزيكي جدي با ديگران و كتك كاري مي پردازد.
4. در عملكرد تحصيلي ضعيف است .
5. نسبت به رفاه دوستان خود كوشا مي باشد .
نوع و ميزان پرخاشگري :
نوع و ميزان پرخاشگري در افراد مختلف متفاوت است . از مرحله ساده كه جنبه آزار رساني و درشت سخن گفتن است آغاز شده و در مراحل بالا بصورت تمايلات ساديسمي ،گاز گرفتن ، حتي كندن گوشت بدن افراد ،منجر مي شود .
همه پرخاشگران اين چنين اند كه در برابر فردي ضعيف تر از خود دق دل را كاملاً خالي كرده و او را در حد مرگ و نابودي زير مشت و لگد قرار مي دهند . ميزان و شدت آن در برابر افرادي كه در زندگي عقده هايي دارند و با ناكامي هاي مواجهند بيشتر است .
ريشه و منشأ پرخاشگري :
1. منشأ غريزي و فطري : گروه بسياري از روان شناسان براي آن منشأ غريزي قائلند و معتقدند طفل به همراه تولد خود اين حالت را واجد و آماده پرخاشگري است كه جلوه آن بصورت جنگ ،دفاع ، نزاعهاي شخصي ،درگيريهاي جمعي و تمايلات خرابكارانه توام با خشونت در افراد ديده مي شود. عموميت و گسترش اين رفتار تهاجمي در افراد و الزاماتي كه در سايه آن براي انسانها پديد مي آيد .
2. منشأ غريزي اجتماعي : شايد بهترين نظر اين باشد كه بگوئيم اين حالت در افراد داراي ريشه و منشأ غريزي اجتماعي است .
بدين معني است كه اصل آن افراد غريزي است و آن بابت كه در همه افراد بيش يا كم ، بصورت آشكار و نهان وجود دارد ولي بتدريج در اثر اكتساب دامنه آن گسترده خواهد شد . وجود پرخاشگري در همه كودكان و حتي حيوانات قابل انكار نيست ولي كيفيت اجرا و عمل آن اكتسابي است و هر فردي معمولاً پرخاشگري را به همان صورتي كه آموخته است به مرحله اجرا در مي آورد .
هدف از پرخاشگري :
اصولاً پرخاشگري بخاطر تسلط بر محيط صورت مي گيرد و انسان در ساير آن آگاهانه و ناآگاهانه مي خواهد به زندگي معني ببخشد و براي خود خير و سعادت را بيافريند اگرچه در تشخيص راه عوضي را طي كند . چه بسيارند خواسته هاي كه افراد به سوي خود جلب كرده و انسان وامانده از هر سو كه راه وصول به هدف را بر روي خود سد مي بينيد و اميد دارد كه راه بسته را به سوي خود بگشايد . معمولاً آنها كه قدرت و تحمل كافي در خود نمي بينند بي اختيار خود را به هر سو كشانده تا به هدفش برسد . رفتار پرخاشگرانه به آنان كه در جستجوي راه براي رسيدن پر هدفند آرامش مي دهد . زيرا نتيجه پرخاشگري خارج بر قسمت نيست : يا طرف مقابل را واردار بر پذيرش شرط مي كند كه در آن صورت به هدف خود برسد يا در اين راه درون خود را از ناراحتی خالي كند كه تسكين بيابد.
راههاي مقابله با پرخاشگري و كاهش آن در كودكان :
1.از همان كودكي حالت پرخاشگرانه كودك بايد مورد كنترل قرار بگيرد .
2.رفتار پرخاشگرانه در نيل به اهداف تشويق نشود .
3.در مقابل عصبانيت كودك و نوجوان پرخاشگري نشود.
4. در رفع نكاميها و محروميت ها كودك تلاش شود .
5.از تنبيه بدني خوداري شود .
6.نقايص و عيبهاي كودكان در جمع مطرح نگردد.
7.از درگيري لفظي در خانواده خوداري شود.
8.شرايط براي تخليه هيجانات و عواطف كودك به صورتهاي مختلف فراهم شود.
خلاصه و نتيجه گیری
پرخاشگري رفتاري است كه پيامدهاي متعدد دارد از جمله موجب خسارت و زيان به فرد يا افراد ديگر مي شود . اين خسارت و زيان مي تواند جسمي يا رواني باشد . پرخاشگري يك نوع واكنش رواني است كه فرد به وسيله آن ميخواهد كه ناكامي خويش را جبران كند اگرچه معمولاً اين واكنش موقتاً او را ارضا مي كند ،اما نه تنها كمكي به رفع ناكامي و رفع آن نمي كند بلكه ناكاميها جديد ديگري نيز بوجود خواهد آمد . نتيجه آنكه مجموعه اي از عوامل ارثي خانوادگي ، اجتماي ،فرهنگي ، در پيدايش و تشديد پرخاشگري نقش دارد .
به تدريج يادگيري هايي در محيط خانواده مدرسه و اجتماع پرخاشگري به عمل در مي آيد يا تشديد مي شود طبق يافته هاي تحقيقي در مورد خانواده يعني در حاليكه آمادگي براي پرخاشگري ممكن است بصورت بالقوه در انسان وجود داشته باشد اما هاي مستبد بايد گفت كه استبداد خانواده نيز از جمله مسائلي است كه در ايجاد پرخاشگري تأثير دارد . والديني كه رفتار فرزندان خود را تحت كنترل دقيق دارند و فرزندان بدون اجازه آنان نمي توانند حتي در مورد كارهاي جزئي خود تصميم گيري كنند و براي انجام كارها تحت فشارند و رفتار آنان را نمي پذيرند اينگون والدين در پرخاشگري فرزندان خود (به دليل ناكامي) تأثير زيادي دارد.
و البته آزادي بيش از حد نيز در پرخاشگري تأثير زيادي دارد .
به طور كلي با توجه به يافته هاي فوق آزاد بودن فرد در خانواده بطوري كه بتواند هر چيزي را به سهولت بدست آورد و به راحتي به خواسته هايش برسد و هيچگونه ممنوعيتي نداشته باشد و خانواده هيچ گونه توقع و انتظاري از او نداشته باشد و او را به حال خود رها كند در ايجاد تشديد پرخاشگري مؤثر هستند و بين آزادي بيش از حد و پرخاشگري رابطه معني داري وجود دارد.
پيشنهادات :
به منظور جلوگيري از ايجاد و شدت اختلالات رفتاري در نوجوانان و جوانان از جمله پرخاشگري و توجه بيشتر خانواده نسبت به اين مسئله پيشنهاداتي داده مي شود:
1. مسئولين محترم آموزش و پرورش با تشكيل كلاس هاي آموزش خانواده ، آموزش هاي لازم و كافي را در رابطه با نحوه برخورد صحيح با فرزندان به خانواده دانش آموزان ارائه دهند .
2. ايجاد كانون ها و مراكز علمي براي تشخيص و درمان پرخاشگري
خانواده ها و اولياء مدرسه در صورت تشخيص پرخاشگري و درمان آن
4. پدران و مادران نسبت به اصول و ارزشهاي خانوادگي پايبند باشند .
5. ايجاد نمودن رابطه و پيوند خانه و مدرسه تا خانواده ها و اولياء مدرسه با همكاري و اتفاق نظر بتوانند نسبت به آموزش و پرورش دانش آموزان اقدام نمايند .
شيوه هاي تربيت نبايد زياد مستبدانه و يا زياد آزار دهنده باشد بلكه حد اعتدال را رعايت كند.
7. از تنبيه هاي بدني و سرزنش و مسخره كردن و بي توجهي به آنان خوداري نمايند.
8. نسبت به حل مشكلات جسماني و رواني كه ممكن است باعث ايجاد رفتار پرخاشگرانه شوند ايجاد شوند .
منابع:
1. قائمي ، علي ، خانواده و دشواري هاي رفتاري كودكان ، تهران ،انتشارات انجمن اولياءو مربيان
2. جلالي ،مهدي ، روان شناسي كودك ،تهران ،انتشارات امير كبير
3. افروز غلامعلي ،اختلالات رايج كودكان تهران ، انتشارات جهاد دانشگاهي
شفيع آبادي ، عبدالله ،فنون تربيت كودك ، تهران ، انتشارات مهد
5. ساعتچي ، محمود (مترجم) ، نرمال ل (مؤلف) اصول روانشناسي جلد اول . تهران – انتشارات امير كبير
6. فصلنامه چكيده تحقيقات در دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي ايران، دوره سه ،شماره 20
7. ماهنامه پرورشي ، تربيت آموزش و پرورش ، شماره پنجم
8. ارنسون ، اليوت ،روان شناسي اجتماعي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر